به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام علیرضا سبحانی بنا به در خواست برخی از اساتید به تبیین خصوصیات کتاب «الوسیط» پرداخته است.
۱. در آغاز جلد اوّل به سیر تدوین علم اصول از قرن سوم تا قرن چهاردهم اشاره شده است تا روشن شود که این علم سابقه بسیار طولانی دارد تا آنجا که به عصر ائمه اطهار(علیهم السلام) منتهی می گردد.
۲. می گویند موضوع علم اصول ادله اربعه است، کتاب و سنت و عقل و اجماع، بنابراین باید برای هرکدام از این چهار دلیل، باب جداگانه گشوده شود در حالی که چنین کاری در کتاب های درسی انجام نگرفته است، تا آنجا که بحث در «کتاب» در حجیت ظواهر حجیت، بحث در سنت در حجیت خبر واحد، حجیت عقل در قطع قطاع و حجیت اجماع محصل در اجماع منقول ادغام شده اند. ولی در این کتاب برای هرکدام از این چهار دلیل باب مستقلی گشوده شده است.
۳. بر مسائل هر علمی باید از دلایل متناسب با موقعیت آن علم استدلال نمود، از این جهت استدلال بر مسائل اصولی با قواعد فلسفی کاملاً ناروا است، از این جهت در این کتاب از قواعد فلسفی زیر بهره گرفته نشده است:
۱. الواحد لا یصدر منه إلاّ الواحد(در مبحث صحیح و اعم).
۲. بحث درباره جنس و فصل، ماده و صورت در مبحث مشتق.
۳. ترکیب اتحادی و انضممی در بحث اجتماع امر و نهی.
۴. بحث درباره لا بشرط مقسمی و قسمی، در بحث مطلق إلی غیر ذلک که کوچک ترین ارتباطی به مسائل اصولی ندارند. و مساحتی از کتاب های اصولی را گرفته اند.
۴. فقهای عامه بر استنباط احکام شرعی با قواعد هفتگانه استدلال می کنند، مانند قیاس، استحسان، سد الذرایع و....» ولی در کتاب های متأخرین بحثی از اینها صورت نگرفته، در حالی که در کتاب های قدماء مانند «الذریعه» سید مرتضی، «عدّه» شیخ طوسی همه این قواعد مورد بحث واقع شده، و لذا در این کتاب، اصول هفتگانه یاد شده مورد بررسی واقع شده است. مسلماً یک فقیه نمی تواند از دلایل مخالف آگاه نباشد.
۵. بحث های جانبی مانند جبر و اختیار به مناسبت طلب و اراده، که خود بحث کلامی است مطرح نشده است زیرا کوچک ترین اثری در استنباط ندارد جز این که طلبه را از رسیدن به مقصد باز دارد.
۶. غالباً ثمرات فقهی هر مسأله به صورت موجز مطرح شده است تا تدریس اصول فقه بسان قواعد ریاضی با تمرین همراه باشد.
۷. در اصول عملیه که یکی از آنها تخییر است باب مستقلی در رسائل و کفایه نیست، بخشی از آن در شک در تکلیف و بخشی در شک در مکلفبه، مطرح شده است و چنین کاری اینجا نوعی ناهماهنگی در ذهن طلبه پدید می آورد. در این کتاب اصل تخییر، به طور مستقل مطرح شده است.
در پایان هیچ کار بشری بدون کاستی نیست مسلماً این کتاب از این قاعده مستثنی نیست، لذا تذکرات اساتید مورد احترام مؤلف است که در چاپ های بعدی رعایت شود.
از شما تشکر می کنیم که ما را از خصوصیات این کتاب آگاه فرمودید.
ضمناً یادآوری می شود که مؤلف متجاوز از هفتاد سال در حوزه به تدریس اصول و فقه پرداخته است و از تجارب خود در این تألیف بهره گرفته است.